loading...

هیپ نیوز

Content extracted from http://hipnews.blog.ir/rss/?1748517163

بازدید : 8
دوشنبه 28 ارديبهشت 1404 زمان : 0:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

هیپ نیوز

يكشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۱۳ ب.ظ پژمان محمدی

وقتی به بلک متال، به خصوص بلک متال خیلی خوب فکر می‌کنم، به تعادل کاملی فکر می‌کنم که بین فضاسازی و ناهماهنگی برقرار شده است. نمی‌توانید بیش از حد از یکی از این دو داشته باشید، اما با دوز مناسب و تسلط بر جزر و مد، ناگهان، آن موقع است که جادو اتفاق می‌افتد. برای من، بلک متال خوب مثل این است که به منظره‌ای بایر اما باشکوه منتقل شده‌اید که به نظر می‌رسد حاوی حکمتی باستانی و ناشناخته است. با وجود تداعی ناخودآگاه، تقریباً مانند یک شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت است که به سادگی با کلیشه تثبیت شده شیطان و آتش جهنم آخرالزمانی همراه شود. بلک متال خیلی بیشتر از این حرف‌هاست، به خصوص در این روزگار.

با این اوصاف، باید نوعی زیبایی تاریک و تهدیدآمیز نیز در آن وجود داشته باشد. بالاخره هنر است. من آن نوع بلک متالی را دوست دارم که تقریباً ماهیت سینمایی دارد، چه در بینش و چه در اجرا، باشکوه است. «افق فرمانروا»، جدیدترین فیلم بلند از وینترفیلث خود بریتانیا، نمونه‌ای عالی از این ذهنیت در حال حرکت است. این شوم است و به ترس از نیروی تاریک ناشناخته اما قدرتمند و اجتناب‌ناپذیری که درست در آن سوی افقِ ضرب‌المثلی قرار دارد، صدا می‌دهد، اما گاهی اوقات به طرز عجیبی آرامش‌بخش نیز هست، و این دوگانگی اگر تأثیرگذار نباشد، هیچ است.

می‌دانم که همین الان گفتم نمی‌توانید بیش از حد اتمسفر داشته باشید، اما از طرف دیگر، همه ما می‌دانیم که بلک متال تقریباً در تمام نسخه‌های متعدد خود، در مورد اتمسفر است و این آلبوم نیز از این قاعده مستثنی نیست. در واقع، «اتمسفریک» احتمالاً ساده‌ترین کلمه‌ای است که می‌توان برای خلاصه کردن دقیق آن استفاده کرد. بدون آن، آلبوم به آن شکلی که هست، نمی‌رسید. مسئله این است که، با این حال، اتمسفر بیش از حد می‌تواند به راحتی به نوعی یکنواختی وزوز مانند منجر شود که بر هر چیز دیگری غلبه می‌کند، مهم نیست که بقیه موسیقی چقدر شدید باشد. کلید کمک سخاوتمندانه به اتمسفر، خنثی کردن آن با چیز دیگری است، یا به عبارت دقیق‌تر، دادن چیزی برای تکمیل آن به جای تبدیل کردن خودش به ستاره نمایش.

یکی از نشانه‌های بارز رسیدن یک آلبوم به نقطه اوج، زمانی است که آهنگ‌ها به اندازه واقعی طولانی به نظر نرسند. زمان نسبی است، بنابراین وقتی می‌توانید آهنگ‌های بیش از هفت دقیقه‌ای مانند "Dishonour Enthroned"، آهنگ اصلی یا ادیسه یازده دقیقه‌ای "In Silent Grace" را در کسری از آن زمان پخش کنید، به این معنی است که گروه به چیزی رسیده است. با توجه به این نکته، این آلبوم برای گوش دادن به آهنگ‌های پس‌زمینه هنگام کار یا انجام هر کاری که برای مشغول نگه داشتن دستانتان لازم است انجام دهید، عالی است، زیرا فرصت زیادی برای گوش دادن به آهنگ و قطع آن بدون احساس از دست دادن چیزی فراهم می‌کند. درست مانند کوه‌های روی جلد آلبوم (که اتفاقاً بسیار زیبا هستند)، تغییرات به آرامی‌اتفاق می‌افتند و با گذشت زمان جمع می‌شوند و نتیجه نهایی چیزی است که به همان اندازه که از نظر زیبایی‌شناسی دلپذیر است، ترسناک نیز هست.


بخش زیادی از این را می‌توان به استفاده‌ی ظریف اما بسیار مؤثر مارک دیکس از کیبوردها نسبت داد، که اغلب برای ایجاد یک لایه‌ی بیرونی کم‌اهمیت اما یکپارچه که به برجسته کردن بقیه‌ی موسیقی کمک می‌کند، عقب می‌مانند، اما وقتی زمان مناسب باشد و فضا اجازه دهد، ناگهان کیبوردها به نیروی محرکه‌ی ملودی کلی تبدیل می‌شوند. هرگز احساس تغییر ناگهانی یا تکان‌دهنده‌ای به شما دست نمی‌دهد، فقط با سلیقه و سنجیده.

بقیه موسیقی، در حالی که قطعاً بسیار صیقل داده شده و با مهارت اجرا شده است، پس از مدتی کمی‌یکنواخت می‌شود، اما همانطور که گفتم، متوجه شدم که بخش زیادی از آن به محیطی که هنگام گوش دادن به آن در آن قرار می‌گیرید، مربوط می‌شود. اگر فقط آنجا نشسته‌اید و کاملاً روی موسیقی تمرکز کرده‌اید، بله، این آلبوم احتمالاً مانند شیره به نظر می‌رسد، اما اگر هنگام انجام یک کار یا پیاده‌روی یا چیزی شبیه به آن به آن گوش دهید، فوراً پویایی کاملاً متفاوتی به خود می‌گیرد و بسیار دلپذیر است. تقریباً انگار این آلبوم برای این نوع چیزها ساخته شده است.

با این حال، این به آن معنا نیست که لحظاتی وجود ندارد که توجه شما را جلب کنند. بزرگترین آنها، که اگر در موردش صحبت نکنیم، سهل‌انگاری کرده‌ایم، اجرای مهمان فوق‌العاده خواننده افسانه‌ای Primordial، A.A. Nemtheanga، در آهنگ ششم "In Silent Grace" است که ملودی‌های خشن، زمخت و غران او تضاد کاملی با جیغ‌های خشن و گلوخراش کریس ناتون ایجاد می‌کند. از همه بهتر، در واقع دو نسخه جداگانه از این آهنگ در آلبوم وجود دارد؛ نسخه اصلی که در آن هر دو خواننده به طور دوره‌ای با یکدیگر تبادل نظر می‌کنند و سپس یک آهنگ اضافی در انتها که فقط Nemtheanga همه چیز را به تنهایی انجام می‌دهد. هر چه که دوست دارید، آنها شما را پوشش می‌دهند.

و صحبت از آهنگ‌های اضافی شد، تقریباً نیازی به گفتن نیست که بازخوانی آنها از آهنگ "The Majesty of the Nightsky" از گروه Emperor واقعاً عالی است. این آهنگ بیش از آنکه حق مطلب را در مورد نسخه اصلی ادا کند، به آن کمی‌جلا و درخشندگی هم می‌دهد تا با بقیه آلبوم هماهنگ شود. این یک تغییر کوچک و خوب در ریتم آهنگ است که به سمت انتها تندتر می‌شود و «یکنواختی» را از بین می‌برد، چون نمی‌توان در موردش نظر قطعی داد.

اصطلاح دیگر. منظورم این است که، بیخیال، این امپراتور است، البته که قرار است حکومت کند (بدون جناس).

به عبارت ساده، The Imperious Horizon یک نمونه کلاسیک از بلک متال واقعاً خوب ساخته شده است. حماسی، غم‌انگیز، شاعرانه و بی‌عیب و نقص است و دقیقاً به اندازه کافی ضربه دارد تا حرکت را تا انتها منتقل کند. چیزی نیست که قبلاً نشنیده باشیم و مطمئناً دوباره خواهیم شنید، اما کاری را که انجام می‌دهد خیلی خوب انجام می‌دهد و در نهایت، این تنها چیزی است که واقعاً مهم است. یک چیز قطعی است: گوش دادن مکرر به آن مطمئناً باعث شد کار من خیلی سریع‌تر و روان‌تر پیش برود و در تمام این مدت حتی یک بار هم از آن خسته نشدم، بنابراین این باید هر آنچه را که باید بدانید به شما بگوید. ممکن است به طرز خستگی‌ناپذیری افسرده‌کننده و بیش از کمی‌شوم در مضامینش باشد، اما اگر آنها را به شکلی جذاب ارائه ندهد و ارائه نکند، لعنت به شما.

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 141
  • بازدید کننده امروز : 107
  • باردید دیروز : 31
  • بازدید کننده دیروز : 31
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 297
  • بازدید ماه : 522
  • بازدید سال : 2384
  • بازدید کلی : 2384
  • کدهای اختصاصی